بنای پانتئون در رم - شرکت هواپیمایی پاژسیر مجری تورهای اقساطی از مشهد
پانتئون (Pantheon) یکی از حفظشدهترین ساختمانهای روم باستان است. این بنا در زمان پادشاهی Hadrian در 125 بعد از میلاد تکمیل شده است. گنبد تحسینبرانگیز این بنا، شاهدی همیشگی بر نبوغ معماریهای رومی است. از آنجا که این ساختمان تقریبا بیعیب مانده است، فرصتی منحصر به فرد برای گردشگران تور ایتالیا در زمان حاضر ایجاد میکند تا به 2000 سال قبل برگشته و شکوه روم باستان را در رم کنونی تجربه کنند.
کلمه پانتئون ریشه در لغت یونانی باستانی Pantheion به معنی مرتبط به همه خدایان دارد. Cassius Dio سناتور رومی بر این باور بوده که این نام یا به تعداد زیادی مجسمه خدا که در این محل بوده بر میگردد یا به خاطر همانندی گنبدش با بهشت به این نام نامیده شده است. شک و تردید او این موضوع را به ذهن میآورد که پانتئون یک نام مستعار بوده است و نه نام رسمی این بنا. در واقع مفهوم مرتبط بودن به تمام خدایان سوالبرانگیز است. هیچ فرقهای که تمام خدایان را بپرستد وجود نداشته است. در نتیجه هدف ساخت این بنا به طور دقیق مشخص نیست ولی نام، ایوان و ستونهایش به نوعی یک معبد را به ذهن میآورد. احتمالا این بنا محلی بوده که امپراتور میتوانسته در جمع مردم ظاهر شود و ارتباط خود را با دنیای بالا نشان دهد.
پانتئونی که در این زمان باقی مانده است، دقیقا در مکان دو پانتئون قبلی ساخته شده است. اولین سازه پانتئون توسط Marcus Vipsanius Agrippa (در سال 27 تا 25 قبل از میلاد) و دومی توسط امپراتور رومی Domitian بنا شده بود. اولین سازه در سال 80 بعد از میلاد در آتش سوخت و دومی در سال 110 دچار صاعقه شد و به خاطر آتشسوزی نابود شد. ساخت بنای امروزی پانتئون در زمان حکومت Trajan شروع شد (98 تا 117 بعد از میلاد) ولی تا حدود سال 125 و زمان امپراتور هادریان تکمیل نشد. دنبالهرو سنت معمول هادریان در اهدا کردن ساختمانها و بناهای بازسازی شده به نفرات اصلیشان، پانتئون نیز به Marcus Agrippa اهدا شد. در ورودی ساختمان به لاتین نوشته شده است: M•AGRIPPA•L•F•COS•TERTIVM•FECIT. این جمله به این معنی است: Marcus Agrippa پسر Lucius که سه بار کنسول بوده، این بنا را ساخته است.
پانتئون از زمان روم باستان تاکنون به خوبی باقی مانده است؛ بخش بزرگی از این موضوع به خاطر استفاده مداوم از این بنا در طول تاریخ بوده است. در سال 609، امپراتور بیزانسی Phocas این ساختمان را به پاپ Boniface IV داد. او این مکان را به کلیسا تبدیل کرد و آن را وقف St. Mary و شهدا کرد. وقف ساختمان به عنوان یک کلیسا آن را از رها شدن، تخریب و بدتر از همه چپاولی که نصیب بیشتر ساختمانهای باستانی رم در اوایل قرون وسطی شد نجات داد.از زمان رنسانس، پانتئون محل دفن اشخاص مهم بوده است. در میان آنها میتوان به نقاشها رافائل و Annibale Carracci، آهنگساز Arcangelo Corelli و معمار Baldassare Peruzzi اشاره کرد. دو پادشاه ایتالیا نیز در این مکان به خاک سپرده شدهاند. در قرن پانزدهم پانتئون به وسیله نقاشیهای زیادی ستایش شد. مشهورترین آنها Annunciation، نقاشی شده توسط Melozzo da Forlì است. Filippo Brunelleschi و بسیاری از معماران دیگر از این بنا در ساخت آثار خود الهام گرفتند.
پانتئون نیز مانند بسیاری از بناهای تاریخی، فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیده است. در سال 1626 پاپ Urban VIII دستور داد که سقف برنزی ایوان پانتئون ذوب شود. بیشتر این برنزها برای توپهای سنگر دفاعی قلعه Sant'Angelo استفاده شد. در حال حاضر پانتئون به عنوان یک کلیسای کاتولیک استفاده میشود. آیین عشای ربانی روزهای یکشنبه در این مکان برگزار میشود. مراسم ازدواج نیز گاه به گاه در این مکان برگزار میشود.
احتمالا شگفتانگیزترین ویژگی پانتئون معماری آن است. پانتئون از بالا مانند یک حفره کلید است. بخش دایرهای، به ایوانی متصل شده است که ستونهای گرانیتی بزرگ دارد. هشت ستون در جلو قرار دارند و دو ردیف 4 تایی پشت آنها قرار گرفتهاند. یک دالان سرپوشیده مستطیلی شکل، ایوان را به بخش گنبددار بنا متصل میکند. گنبد بتونی بنا یک حفره مرکزی باز (oculus) رو به آسمان دارد. همچنان بعد از دو هزار سال بعد از ساختش، گنبد پانتئون همچنان بزرگترین گنبد بتونی تقویت شده جهان باقی مانده است. ارتفاع تا oculus و قطر دایره داخلی بنا دقیقا 43.3 متر است، به این معنی که گنبد پانتئون نیمی از یک کره کامل است.
برای رسیدن به این بنا در اصل باید از چند پله بالا میرفتید. اما ساخت و سازهای زمانهای مختلف باعث بالا آمدن سطح زمین شد و به ایوان رسید و در نتیجه پلهها از بین رفتند. ستونهای گرانیتی خاکستری که در ورودی پانتئون استفاده شدهاند، از معدن سنگ رومی Mons Claudianus در مصر استخراج شده بودند. هر کدام از این ستونها 12 متر طول و 1.5 متر قطر داشتند و وزن هر کدامشان 60 تن بود. این ستونها بیشتر از 100 کیلومتر از معدن سنگ تا رودخانه، با سورتمههای چوبی کشیده شدند. آنها در زمان بالا بودن سطح آب در زمان سیلهای بهاری، سوار بر کرجیهای رودخانه نیل شدند. بعد از آن این ستونها سوار بر کشتی شدند تا از دریای مدیترانه به مقصد بندر رومی Ostia عبور داده شوند. آنها دوباره به کرجیها منتقل شدند و از طریق رودخانه تیبر (Tiber) به رم آورده شدند. بار در نزدیکی آرامگاه آگوستوس خالی شد و پانتئون همچنان 700 متر با این مکان فاصله داشت. از این جا به بعد آنها را یا کشیدهاند یا با غلتک جابهجا کردهاند.
ضخامت گنبد از 6.4 متر در پایههایش تا 1.2 متر در اطراف oculus متفاوت است و مواد به کار رفته در بتون گنبد نیز متفاوت است. از پایین به بالا مواد استفاده شده در گنبد سبکتر میشوند. در بالاترین نقطه، جایی که گنبد در ضعیفترین و آسیبپذیرترین بخش خود است، وجود oculus باعث سبک شدن فشار روی سازه شده است. تخمین زده شده که اگر بتون با وزن معمولی در بالای گنبد استفاده میشد، فشار روی قوس 80 درصد بیشتر میشده است. بالای ساختمان تعدادی طاق قوسی آجری وجود دارد که از بیرون بنا قابل رویت هستند. پانتئون پر است از این ویژگیهای معماری ولی تمام این طاقهای قوسی (discharging arch) با رویههای مرمری در داخل بنا پنهان شدهاند. عدد 43.3 متری قطر گنبد با واحدهای اندازهگیری روم باستان بیشتر معنی پیدا میکند. گنبد، 150 فوت رومی قطر دارد و قطر اوکولوس 30 فوت رومی است. oculus در بالای گنبد قرار داشته و تنها منبع نور طبیعی برای این ساختمان است. در طول روز، نور ورودی از این نقطه حرکت کرده و مانند یک ساعت آفتابی عمل میکند. این حفره در سقف همچنین به عنوان سیستم تهویه و خنک کردن مجموعه کاربرد دارد. سیستم فاضلاب روی زمین در زمان باران آب ورودی از اوکولوس را تخلیه میکند.
نظر بدهید